هرچند خوشنویسی در مشرق زمین اهمیت و توسعه کاملی یافتهاست اما اشکالی از آن را در کلیه فرهنگها میتوان یافت. واژهٔ خوشنویسی یا Calligraphy از قرن پانزدهم میلادی وارد دایره لغات فرهنگهای لاتینی شد و تنها پس از قرن نوزدهم به عنوان یک اصطلاح شناخته شده مطرح گشت، اما از دیر باز بهویژه در کشورهای خاور دور و کشورهای اسلامی ازجمله ایران، خوشنویسی به عنوان هنری شاخص مطرح بودهاست.
نمونه تمرین خطاطی عبدالرحمن حلمی
او خطاط و کاتب اهل ترکیه (عثمانی) بود و از شاگردان رسیم افندی (محمد راسم) (ایگریکاپی مهمت) بهشمار میرفت. عبدالرحمن حلمی خطاط و کاتب مسلطی بود و بیشتر عمر خود را به شاگردی و در مدرسه ایاصوفیه استانبول گذراند.
در اروپا اگرچه از دیرزمان دولت و کلیسا به زیبانویسی توجه نشان میدادند (مانند کتیبههای رومی یا برخی نسخههای خطی انجیل) خوشنویسی در اروپا یک هنر فرعی و وابسته به کتابخانهها و محافل طلاب بود.[۲]
خوشنویسی چینی از کیفیت انتزاعی و تصویری خاصی برخوردار است که بیان اندیشه و احساس را ممکن میسازد و از این رو با نقاشی قرابت دارد.[۳] در کشورهایی مانند ژاپن و کره نیز تاحدی وضع به همین صورت بود. بهطور کلی در خاور دور هنر خوشنویسی هرچند بیشتر نزد کاهنان و متولیان امور مذهبی رواج داشت اما در کنار نقاشی رشد شگرفی کرد.